صفحه اصلی   |   www.marvdashtnama.ir   |   

 

آخرین اخبار

  • درخشش تکواندو کاران مرودشت در رقابت های نوجوانان کشور
  • ویدئو: نمای داخلی آرامگاه داریوش بزرگ هخامنشی
  • تخت جمشید، صحنه دیپلماسی فرهنگی؛ ارکستر فیلارمونیک ارمنستان در تخت جمشید
  • تکواندوکار شایسته مرودشتی به عضویت تیم ملی بزرگسالان
  • وفاق واتحاد ملی باید حول محور الهی و ولایت فقیه باشد
  • دیدار خبرنگاران و اصحاب رسانه با مسئولان ارشد شهرستان
  • ارتقای رتبه دانشگاه آزاد اسلامی واحد مرودشت در کشور
  • تشکیل زنجیره انسانی برای حفاظت از کوه مقدس
  • تخصیص بودجه ۶۵ میلیارد ریالی برای تکمیل کتابخانه کامفیروز مرودشت
  • از شهر میراث فرهنگی مرودشت به رییس جمهور
  • از شهر میراث فرهنگی مرودشت به رییس جمهور
  • فرش قرمز زیرپای پردیسان تخت جمشید مرودشت
  • مهمترین مسئله در خصوص جیدرزار ثبت ملی و تبدیل آن به روستای هدف گردشگری است
  • مراسم جاماندگان و دلدادگان حسینی در مرودشت برگزار شد
  • اقتصاد، کشاورزی و دامپروری در مرودشت در محاصره خاموشی های بی‌برنامه
  • رسانه، پشتوانه پیشرفت و بازوی محرک مدیران است.
  • رازهای نهفته در گورستان های باستانی مرودشت
  • درآمدهای حاصل از اماکن گردشگری مرودشت باید در همین شهرستان و برای توسعه گردشگري و حفاظت از اماکن گردشگری آن هزینه شود۰
  • مسئولان به جای ارسال تبریک های کلیشه ای به فکر حل مشکلات صنفی خبرنگاران باشند
  • تاریخ‌سازی دختران مرودشتی در مسابقات وزنه‌برداری قهرمانی نوجوانان ایران
  • پایان برداشت محصول گلرنگ از اراضی جلگه‌ی مرودشت
  • آغاز اجرای پروژه تعریض، آسفالت و رفع نقاط حادثه خیز جاده مرودشت به فتح آباد
  • درخشش دختران وزنه بردار مرودشتی
  • اعضای هیئت رئیسه شورای اسلامی شهر مرودشت در سال پنجم شورای ششم مشخص شدند.
  • پول گندمکاران مرودشتی در دالان تو در توی بروکراسی اداری سازمان‌های متولی دست به دست می‌شود
  • تدفین های رازآلود در دشت مرودشت
  • در شهرستان با یک معضل عدم‌پيگيری مواجهیم و تلاش‌ها بی ثمر می‌ماند
  • مسئولان تدبیری برای خاموشی ها داشته باشند
  • بیانیه اداره کل صمت استان فارس در خصوص معدنکاوی‌ در محوطه تاریخی فالونک مرودشت
  • استقرار تیم های بانک چشم استان در مرودشت
  •  

     

     

    بیکامی در کامفیروز؛
    حکایت آبی که هم آب است و هم نان

    4886
    :كد
    يك شنبه 22 مرداد 1396

    من کامفیروزم و این آخرین ضجه‌های من است. نمی‌دانم گوش شنوایی هست یا نه. زندگی در کامفیروز و زندگی کامفیروز رو به پایان است، به دادش برسید.



    احمدرضا شکوهی، دکترای ادبیات و زبان فارسی و از دبیران شهرستان کامفیروز در یادداشتی انتقادی به وضعیت بحرانی این شهرستان و عدم توجه مسئولین پرداخته است که در ادامه می‌خوانید:

    من کامفیروزم؛ دشتی که رمق‌های آخر زندگی خود را تجربه می‌کند، بسیار کهنسال و باتجربه‌ام. سال‌های پرآب و کم‌آب زیادی را دیده‌ام. شریان وجود من تا بوده رود کُر بوده است. زمان‌هایی پیش آمده است که رگ‌های وجودم خشک شوند اما هیچ گاه چنین روزهای تلخی را تجربه نکرده‌ام.

    گله از باران نیست، گله از یاران است. گله از آنانی است که بدون دیدن من آب را سد کردند و مردمان مرا به چشم نیاورده و نمی‌آورند، با خود نگفتند که اینان هم انسان‌اند و حق زندگی دارند.

    لحظه‌ای خود را به جای مردمان من قرار ندادند و ندیدند که هزاران سال است اینان بر دامن من آرام گرفته‌اند و آب کُر زندگی آن‌هاست. حق آن‌هاست. سد بستند با آن که می‌دانستند با این کار سرزمینی هزاران ساله و ساکنان آن به فنا می‌روند.

    عمر زیادی دارم و معبر حاکمان زیادی بوده‌ام. روزگار تلخ و شیرین بسیاری را سپری کرده‌ام اما چنین روزگار غریبی ندیده‌ام. آب و نان و فروغ زندگی اطفال مرا گرفته‌اند تا برق بگیرند. قانع شدیم که پس از برق گرفتن، آب جاری خواهد شد اما انگار کمر به نابودی ما بسته‌اند زیرا این کار را زمستان انجام می‌دهند تا بی‌ثمر آب از ما بگذرد!

    من کامفیروزم و حق زندگی دارم. ای کسانی که دانسته یا ندانسته مرا به مرگ محکوم کرده‌اید بدانید آبی که همچون ابن‌سعد مانع جریان آن شده‌اید از دیرباز حق ما بوده است و شما هیچ حق شرعی و عُرفی نسبت به آن ندارید بدانید آبی که می‌فروشید نانی است که از سفره ساکنان من به یغما برده‌اید.

    من شرمنده پیرمردان و پیرزنانی هستم که با درآمد مختصر هزارمترمربع زمین کشاورزی ارتزاق می‌کردند و اکنون کسی از آنان نمی‌پرسد چه می‌کنید، چه می‌خورید، چگونه نفس می‌کشید.

    من کامفیروزم و دیگر نایی ندارم. آخرین قطرات آب وجودم را در اختیار ساکنین خود گذارده‌ام تا به زور کلنگ آن را بیرون بکشند. وچند صباحی را فقط زنده بمانند نه زندگی کنند.

    من کامفیروزم و این آخرین ضجه‌های من است. نمی‌دانم گوش شنوایی هست یا نه. زندگی در کامفیروز و زندگی کامفیروز رو به پایان است، به دادش برسید.

    آنان که ره آب مرا سد کردند

    بر من ستم و به مردمم بد کردند

    آبی که حیات و نان و آبم می‌بود

    برقی که به خرمنم شرر زد کردند


    منبع:شیرازه



    نظرات بینندگان
    ارسال نظرات
    نام
    ایمیل
    نظر*  
    کد امنیتی جمع 4 با 4
     

      - نظراتی که به پیشرفت و تعمیق بحث کمک می کنند در مدت کوتاهی پس از دریافت به نظر دیگر بینندگان می رسد.
    - نظرات حاوی الفاظ سبک یا هرگونه توهین، افترا، کنایه یا تحقیر نسبت به دیگران منعکس نمی ‏شوند.

     

     

     

     
     
    +تبلیعات در سایت مرودشت آنلاین با تعرفه های استثنائی - 09394084008
     
    4717
     
       
      logo-samandehi

    صفحه اصلی

    مدیریت سایت

    ارتباط با ما

    خبرنامه

    ایمیل

    آرشیو

    جستجو

    پیوند ها

    سفارش تبلیغات

    RSS

     

    بهترین نمایش در 768*1024     |    تمام حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به مرودشت آنلاین می باشد و استفاده از مطالب با ذکر منبع بلامانع است.    |    طراحی و تولید: H. Mokhtari